در قدیم باور داشتند…(بخش دوم)
در قدیم باور داشتند بخش اول نیز دارد.
در قدیم باور داشتند که:
عقاب گاهی نر و گاهی ماده است.
سگی که به او پیه کفتار مالیده شود، دیوانه میشود.
سگ از کسی که زبان کفتار همراهش باشد، میترسد.
کفتار از چوب انگور میترسد.
کفتار بیمار با خوردن توله سگ حالش خوب میشود.
کرکس از هیچ چیز نمیترسد، جز خفاش و کرکس ماده لانهاش را با برگ چنار میسازد، چون خفاش از برگ چنار میترسد.
شیر به کاروانی که خروس سفید در آن باشد نزدیک نمیشود.
صدای خروس برای بیماران مفید است.
مار از طاووس میگریزد.
جغد با کلاغ دشمنی دارد و تخمهای او را میدزدد.
مار و افعی از جغد میترسند.
ارواح مردگان به جغد تبدیل میشوند و اطراف گورها میگردند.
پاسخ دهید
پیوستن به بحثدیدگاه خود را در میان بگذارید